در چنین روزی و در ٢٩ آگوست سال ۱۹۶۶ زمانی که سید قطب را پای چوبه‌ی دار می‌بردند و در روزی که وی به مقام رفیع شهادت نائل شد. از وی خواستند از کار‌ها و اعمال خود عذرخواهی کند و طلب بخشش نماید. (همانگونه که هم‌اکنون از اعضای اخوان المسلمین در زندان‌های عبدالفتاح سیسی، وزیر دفاع جنایتکار مصر همچین درخواستی می‌شود.) اما سید قطب شجاعانه و قاطعانه پاسخ داد: چرا طلب بخشش کنم؟ اگر من به حق محکوم شده باشم به حکم حق راضی خواهم بود و اگر این حکم باطل باشد من خود را بزرگ‌تر از آن می‌دانم که در مقابل باطل طلب بخشش کنم. من هرگز از اعمالی که در راه خدا و برای خدا انجام داده‌ام عذرخواهی نمی‌کنم و انگشت سبابه‌ای که بر وحدانیت الله عزوجل شهادت می‌دهد، هرگز راضی به حکم طاغوت نخواهد شد. سپس ملایی را نزد سید فرستادند تا شهادتین را بر زبانش جاری کند. به سید گفت شهادتین بیاور. سید پاسخ داد: تو هم آمده‌ای تا این نمایشنامه را تکمیل کنی؟ ما جان خود را به خاطر اعلای کلمه‌ی «لا اله الا الله» می‌دهیم و در این راه اعدام می‌شویم و تو لا اله الا الله را وسیله‌ی ارتزاق و کسب لقمه نانی قرار داده‌ای!؟